زندگی نامه جک ما خالق امپراطوری علی بابا
جک ما، مردی که اینترنت را به جاده ابریشم چین نوین تبدیل کرد. در گذشتههای دور، وقتی کسی نام چین را میشنید به یاد تاجران راه ابریشم میافتاد که سختیهای بسیاری را برای معامله با کشورهای دیگر به جان میخریدند. رفتهرفته با پیشرفت جامعه و پیدایش روشهای جدید، آسان و کمخطرتر برای تجارت، از اهمیت راه ابریشم کاسته شد. شاید بتوان اینترنت را بهترین و بزرگترین تغییر در روند تجارت جهانی به شمار آورد. چین، هنوز هم در تجارت، حرف زیادی برای گفتن دارد. کافی است نگاهی به محصولات خوب و بد دور و برمان بیندازیم تا قدرت نفوذ و شیوههای متفاوت این تجارت در عصر جدید را با چشمان خودمان ببینیم. در این میان، «جک ما» به عنوان یک چینی، فصل جدیدی از تجارت را در چین آغاز کرد. در این مقاله از خانه سرمایه، سری به فراز و فرود زندگی این تاجر جهانی میزنیم.
یکی از کارآفرینان پیشگام چینی به من گفت: «علیبابا یک افسانه است.» اما علیبابا تنها یک افسانه نیست، یک راهبرد است.
جک ما مدیرعامل علی بابا جک ما کوچک، ابری در آسمان چین
..
جک ما، مردی که اینترنت را به جاده ابریشم چین نوین تبدیل کرد. در گذشتههای دور، وقتی کسی نام چین را میشنید به یاد تاجران راه ابریشم میافتاد که سختیهای بسیاری را برای معامله با کشورهای دیگر به جان میخریدند. رفتهرفته با پیشرفت جامعه و پیدایش روشهای جدید، آسان و کمخطرتر برای تجارت، از اهمیت راه ابریشم کاسته شد. شاید بتوان اینترنت را بهترین و بزرگترین تغییر در روند تجارت جهانی به شمار آورد. چین، هنوز هم در تجارت، حرف زیادی برای گفتن دارد. کافی است نگاهی به محصولات خوب و بد دور و برمان بیندازیم تا قدرت نفوذ و شیوههای متفاوت این تجارت در عصر جدید را با چشمان خودمان ببینیم. در این میان، «جک ما» به عنوان یک چینی، فصل جدیدی از تجارت را در چین آغاز کرد. در این مقاله از خانه سرمایه، سری به فراز و فرود زندگی این تاجر جهانی میزنیم.
یکی از کارآفرینان پیشگام چینی به من گفت: «علیبابا یک افسانه است.» اما علیبابا تنها یک افسانه نیست، یک راهبرد است.
جک ما مدیرعامل علی بابا
جک ما کوچک، ابری در آسمان چین
جک ما در ۱۰ سپتامبر سال ۱۹۶۴ – سال اژدها – در «هانگژو» شهری در ۱۶۰ کیلومتری جنوب غربی شانگهای به دنیا آمد. پدر و مادرش او را «یون» نامیدند که به معنای «ابر» است. نام خانوادگیاش «ما» نیز در زبان چینی به معنای «اسب» است. مادر جک، «کوی ونکای» در خط تولید یک کارخانه کار میکرد. پدرش «ما لایفا» در موسسه عکاسی هانگژو عکاس بود. ولی هر دو به «پینگتان» (Pingtan) علاقهمند بودند؛ یعنی شکلی از هنر مردمی چینی که شامل آواز خواندن و کارهای کمدی است و با صدای کوبیدن تختههای چوبی همراه میشود. قرار گرفتن در معرض چنین هنری در توانمندی جک برای برقراری ارتباط و شبکهسازی بیتاثیر نبوده است. بیگمان، هنر پینگمان، برای پدر و مادر جک، حکم یک تسلی و مایه آرامش در زندگی سخت سالهای پیش از انقلاب چین به شمار میآمد و پنجرهای بود به روی گذشتهای غنی و رنگارنگتر. جک، زمانی به دنیا آمد که بنگاههای خصوصی، تقریبا ریشهکن شده بودند. چون ۹۰ درصد تولید صنعتی در دستهای دولت بود. چین در جهان تنها بود و سعی میکرد در سایه برنامهای موسوم به «جهش بزرگ و رو به جلو» خودش را احیا کند. هنگامی که جک ما دو ساله بود «مائو تسه دونگ» – رئیس سابق جمهوری خلق چین – دوباره به قدرت بازگشت و چین در معرض انتقامهای فرهنگی قرار گرفت. با وجود علاقه مائو به هنر «پینگتان» – هنری که پدر و مادر جک در آن فعالیت میکردند – دستاندرکاران این هنر در لیست نابودی ارتش سرخ قرار گرفتند. خانواده جک نیز از این ماجرا در امان نماند و مورد تعقیب این ارتش قرار گرفت. این ماجراها با صبوری، زندگی در سایه و گذر زمان به باد فراموشی سپرده شد اما زندگی را به کام میلیونها نفر، تلخ کرد.
جک ما و علاقه به زبان انگلیسی
علاقه جک ما به زبان انگلیسی به دوران کودکی او بازمیگردد. در فوریه سال ۱۹۷۲، «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور وقت آمریکا به عنوان بخشی از دیدار تاریخی خود از چین به هانگژو سفر کرد تا با مائو دیدار کند. در این سفر، حدود ۱۰۰ گزارشگر همراه نیکسون بودند. گزارشهای زنده این خبرنگارها باعث عادیسازی روابط جهان با چین شد. به این ترتیب، درهای هانگژو به روی گردشگران خارجی گشوده گشت. علاقه جک ما به انگلیسی نیز به همین دوران بازمیگردد. هنگامی که او یک پسربچه بود، عاشق زبان و ادبیات انگلیسی به ویژه نوشتههای «مارک تواین» (Mark Twain) یعنی «ماجراهای تام سایر» شد. او هر روز این داستانها را از رادیو میشنید. بعدها ورود گردشگران خارجی به هانگژو، درهای جهانی خارج از چین را به روی جک باز کرد. در سال ۱۹۷۸، تنها ۷۲۸ گردشگر خارجی از هانگژو دیدن کردند. اما سال پس از آن، بیش از چهل هزار نفر به این شهر آمدند. جک از هر فرصتی برای تمرین انگلیسی استفاده میکرد. او پیش از طلوع خورشید بیدار میشد و با دوچرخه چهل دقیقه به سوی «هتل هانگژو» پا میزد تا با گردشگران خارجی احوالپرسی کند. خودش در این باره میگوید:
«هر روز صبح از ساعت پنج جلوی هتل، انگلیسی میخواندم. گردشگران خارجی بسیاری از آمریکا و اروپا میآمدند. من آنها را به صورت رایگان به دیدن دریاچه «باختری» میبردم و آنان به من انگلیسی میآموختند. ۹ سال تمام، بدون توجه به این که باران میبارید یا برف زمین را سفیدپوش میکرد من به این شیوه انگلیسی تمرین میکردم». جک درباره زبان انگلیسی میگوید «انگلیسی کمک زیادی به من میکند. کمک میکند تا جهان را بهتر بشناسم، با بهترین مدیران عامل و رهبران جهان دیدار کنم و باعث میشود که بتوانم فاصله میان چین و جهان را بهتر ببینم.»
چرا ما یون، جک ما شد؟
داستان نام مستعار جک، به زمانی برمیگردد که او به عنوان راهنمای گردشگران خارجی، مرتب به هتل رفت و آمد میکرد. تلفظ نام «ما یون» برای انگلیسی زبانهای هتل سخت بود. به همین دلیل یک گردشگر آمریکایی که پدر و شوهرش «جک» نام داشتند، این نام را پیشنهاد داد و از آن زمان به بعد «ما یون» در زبان انگلیسی به نام «جک ما» شناخته شد.
شغل من این است که کمک کنم مردم بیشتری شغل داشته باشند.
جک ما مدیرعامل علی بابا
قدم به قدم تا تبدیل شدن به یک کارآفرین جک ما
جک در ژانویه سال ۱۹۹۴ زمانی که ۲۹ داشت، دفتر ترجمه «هانگژو هایبو» را راهاندازی کرد. این شرکت در ابتدا تنها پنج کارمند داشت که بیشتر آنها را آموزگاران بازنشسته تشکیل میدادند. دفتر این شرکت هم از دو اتاق کرایهای تشکیل شده بود. جک، برخی از دانشآموزان مدرسه شبانه انگلیسی را راضی کرد تا در این کار به او کمک کنند. البته کمک مورد نظر جک، بیشتر در زمینه پیدا کردن مشتری بود. نخستین شرکت جک روی کمک به شرکتهای محلی برای یافتن مشتریانی در خارج از کشور متمرکز شده بود. جک در این باره میگوید «مجبور بودم روزها تدریس کنم و فرصت نداشتم تا در کار ترجمه، کمک حال دیگران باشم. ولی بسیاری از آموزگاران بازنشسته، کاری در منزل نداشتند و مستمری ناچیزی هم میگرفتند. به همین دلیل میخواستم یک بنگاه ترجمه راهاندازی کنم و به یک واسطه تبدیل شوم.» موسسه ترجمه جک، نتوانست به موفقیت تجاری دست یابد. اما زمینههای کارآفرینی او را فراهم کرد. حالا او تجربه یک کار واقعی را از سر گذرانده بود.
تجربه اولینها در سیاتل
در هر صورت، داستان اولین آشنایی جک با اینترنت به سیاتل برمیگردد. البته او سالهای گذشته به وسیله یکی از همکارانش چیزهایی درباره اینترنت شنیده بود اما آن را به چشم ندیده بود. جک در سیاتل در خانه یکی از دوستانش اقامت کرد. در آنجا بود که با «استوارت تراستی» (Stuart Trusty) که یک شرکت مشاوره اینترنتی داشت، آشنا شد. تراستی درباره اولین آشنایی جک با اینترنت میگوید «من به او نشان دادم که اینترنت چیست. در آن زمان، اینترنت بیشتر شبیه به یک دفترچه راهنمای اطلاعات برای دولت و شرکتها بود اما به نظر میرسید که جک به هیجان آمده باشد.» جک آن ماجرا را این گونه به یاد میآورد:
من در آمریکا اولین بارهای زیادی را تجربه کردم؛ اولین سفر به سیاتل، اولین بار که به رایانه و صفحه کلیدش دست میزدم، به اینترنت متصل میشدم و اولین بار که تصمیم گرفتم معلمی را کنار بگذارم و یک شرکت راهاندازی کنم! دوستم استوارت گفت «جک، این اینترنت است. تو میتوانی هر چیزی را از طریق اینترنت پیدا کنی.» به او گفتم «جدی میگویی؟» و برای این که حرف او را امتحان کنم واژه مربوط به نوشابه خاصی را جستجو کردم. واژه سادهای بود. نمیدانم چرا این را جستجو کردم. من نوشابه آمریکایی و نوشابه آلمانی را پیدا کردم ولی خبری از نوشابه چینی نبود. کنجکاو بودم. به همین دلیل، واژه «چین» را وارد کردم. اصلا خبری از چین نبود. هیچ اطلاعاتی وجود نداشت. با دوستم صحبت کردم و از او پرسیدم که چرا چیزی درباره چین درست نکنیم؟ پس ما با همدیگر یک صفحه بسیار کوچک و تقریبا زشت برای شرکت ترجمه خودم درست کردیم. به این ترتیب، یک سایت برای موسسه ترجمه امید، بدون هیچ عکس و تصویری ساخته شد. تنها چیزی که در صفحه وجود داشت، شماره تلفن و بهای ترجمه بود. ما ساعت ۴۰/۹ دقیقه صبح، آن را راهاندازی کردیم و ساعت ۳۰/۱۲ یکی از دوستانم زنگ زد و گفت «جک! پنج ایمیل دریافت کردهای!» و من به او گفتم: «ایمیل دیگر چیست؟!» در واقع من سه ایمیل از آمریکا، یکی از ژاپن و یکی از آلمان دریافت کرده بودم.»
جک دست به کار شد و این ایده را برای یک کسب و کار تازه، صورتبندی کرد؛ چیزی که در ذهن او بود، کمک به شرکتهای چینی برای یافتن مسیرهای تجاری آنلاین و ایده تجارت با (VBN) بود. مسیر معامله جک با ویبیان آسان نبود. استوارت از جک یک ودیعه ۲۰۰ هزار دلاری درخواست کرد تا حق انحصاری ساخت صفحههای وب به زبان چینی به جک داده شود. اما او آهی در بساط نداشت و برای سفر به آمریکا پول قرض کرده بود. با شنیدن این ماجرا، استوارت قرارداد را بدون ودیعه امضا کرد به این شرط که جک در اولین فرصتی که توانست آن را پرداخت کند. حالا جک مانده بود با یک برگه قرارداد، ۲۰۰ هزار دلار بدهی تسویه نشده و جیبی خالی که حتی نمیتوانست بلیت برگشت به شانگهای را بخرد. جک با کمک یک دانشجوی چینی که از قضا همشهری او از آب درآمد بود به شانگهای برگشت. او در حالی به خانه بازگشت که خبری از تامین بودجه برای راهآهن نداشت اما در چمدانش به جای لباس، یک «پردازشگر اینتل ۴۸۶» جای داده بود که در آن زمان، اوج استفاده از پیشرفت برای یک چینی به حساب میآمد.
خداحافظ معلمی، سلام میز مدیر عاملی!
ماجرای راهاندازی دومین شرکت جک ما از همینجا آغاز شد. پس از رسیدن به هانگژو، جک تصمیم گرفت که یک کتابچه راهنمای آنلاین را به نام «Online yellow pages» راهاندازی کند. او این کسب و کار را «China Pages» نامگذاری کرد. تاسیس این شرکت، اولین شیرجه واقعی جک ما به دنیای کارآفرینی و ترک شغل معلمی به شمار میرود. به خاطر مشکلاتی که در دولت آن زمان چین وجود داشت، جک دردسرهای بسیاری را تحمل کرد. گذشته از تمام آن مشکلات، مشکل «China Pages» این بود که تنها یک کتاب راهنما به شمار میرفت. این سایت بسیار ابتدایی بود و فقط فهرستی از محصولات هر شرکت را برای فروش نشان میداد. راهی وجود نداشت تا مشتریان احتمالی بخواهند آن محصولات را آنلاین خریداری کنند. مشکلاتی مانند نقدینگی و ناتوانی در پرداخت حقوق کارمندان، جک را به سمت ادغام شرکتش با یک شرکت دولتی کشاند. این شرکت، ۷۰ درصد «China Pages» را بلعید و با این که جک همچنان سمت مدیرعاملی را بر عهده داشت، قدرت عمل را از او گرفته بود. جک ما در این باره میگوید:
«من با کسانی در مورد اینترنت و برنامههایمان صحبت میکردم که هیچ چیزی از گفتههای من نمیفهمیدند. آنها در هیئت مدیره پنج حق رای و من دو حق رای داشتم. اگر چیزی میگفتم که باعث مخالفت یکی از آنها میشد، بقیه هم بدون معطلی، با من مخالفت میکردند.» در نهایت، در نوامبر سال ۱۹۹۷، جک، باقیمانده سهام خود را نیز به آن شرکت دولتی واگذار کرد و صندلی مدیرعاملی را تحویل داد. مشکل این بود که جک، شرکتش را زودتر از موعد، راهاندازی کرده بود و جامعه آن روز چین، درک درستی از هدف و مقصود جک نداشت. جک رویاهایش را نگه داشت و در یکی از واحدهای وزارت بازرگانی خارجی و همکاری اقتصادی در پکن، سمتی را بر عهده گرفت. این ماجرا، چند سال جک را از دنیای کارآفرینی عقب نگه داشت. اما در نهایت، جک موفق شد شرکت تازهای راهاندازی کند که اکنون آن را «علیبابا» میخوانند.
اگر ما تیم خوبی باشیم و بدانیم که میخواهیم چه کار کنیم، یک نفر از ما میتواند ده نفر از آنها را شکست دهد.
جک ما مدیرعامل علی بابا
آغازی کوچک برای شرکت بزرگ جک ما
علیبابا که اکنون هولدینگی شامل ۹ شرکت است، آغاز بسیار ساده و کوچکی داشت و تنها شامل یک وبسایت میشد. میتوان زادگاه علیبابا را آپارتمان شخصی جک در شهر هانگژو چین به شمار آورد. این وبسایت، توسط ۱۸ پایهگذار به رهبری جک ما در سال ۱۹۸۹ راهاندازی شد. «Alibaba.com» یک بازار عمده فروشی اینترنتی به شمار میرفت. هدف از راهاندازی علیبابا این بود که تولیدکنندگان چینی بتوانند با خریداران خارج از کشور ارتباط برقرار کنند. اکنون این شرکت در بیش از ۲۰۰ کشور فعالیت میکند و بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای اینترنتی دنیا شناخته میشود. ۵۰۰ میلیون کاربر فعال بهطور ماهیانه از اپلیکیشن موبایل علیبابا استفاده میکنند.
علیبابا چگونه کار میکند؟
علیبابا، یک بازار بزرگ است که در آن تولیدکنندگان و خریداران محصولات مختلف در یک مکان – یعنی سایت علیبابا – به دور هم جمع میشوند و از خدمات این وبسایت استفاده میکنند. عدهای، مدل کسب و کار علیبابا را با آمازون مقایسه میکنند اما این دو تفاوت بزرگی با هم دارند و آن تفاوت در این است که علیبابا، هیچ محصولی را ارسال نمیکند. مهمترین کار او، ایجاد ارتباط بین تولیدکنندگان و خریداران محصولات است. اجازه بدهید نمونهای از این سازوکار را با هم بررسی کنیم. فرض کنید که ما خریدار هستیم و میخواهیم در این سایت یک محصول مشخص را پیدا کنیم. پس به سایت علیبابا میرویم و یک آگهی خرید برای محصول مورد نظرمان ثبت میکنیم. با این کار، آگهی ما برای اشخاصی که در زمینه مورد نظرمان فعالیت میکنند فرستاده میشود و آنها هم پیامهایی برایمان میفرستند که در آن به شرایط خرید، کاتالوگها، نحوه خرید و مواردی از این دست اشاره شده است. حالا ما میتوانیم از بین این پیامها بهترین مورد را انتخاب کرده و فرآیند خرید را به صورت آنلاین با آنها هماهنگ کنیم. علاوه بر این، میتوانیم تمام شرکتهای مرتبط با محصول مورد نظرمان را در محدوده جغرافیایی جایی که هستیم پیدا کنیم. بزرگترین مزیت این فرآیند، فعالیت در بستری امن و مطمئن به نام علیبابا است! در این کسب و کار، علیبابا سود خود را از چند روش به دست میآورد:
- قرار دادن آگهیها
- دریافت حق کمیسیون
- فروش حق عضویت ویژه
- سرویسهای پردازش ابری
چه شرکتهایی زیر مجموعه علیبابا هستند؟
سال ۲۰۰۳ را میتوان آغازی برای تبدیل شدن علیبابا به «هولدینگ علیبابا» برشمرد. در این سال بود که جک تصمیم گرفت وبسایتهای دیگری را به گروه علیبابا اضافه کند. این وبسایتها شامل موارد زیر میشوند:
۱- شرکت تائوبائو (Taobao)
«تائوبائو» پرطرفدارترین وبسایت خرده فروشی آنلاین علیبابا، سومین وبسایت پربیننده چین و دوازدهمین سایت پربیننده جهان است که در سال ۲۰۰۳ افتتاح شد. تائوبائو از نه میلیون ویترین فروشگاهی تشکیل شده است که به دست شمار اندکی از افراد یا بازرگانان اداره میشود. قول معروفی در چین به خاطر این وبسایت رایج شده که میگوید «واننگ دِه تائوبائو» یعنی «میتوانید هر چیزی را در تائوبائو پیدا کنید!» علاوه بر این، در چین، اصطلاح «تائو کردن چیزی» جای اصطلاح جهانی «گوگل کردن» را بسیار تنگ کرده است. بازرگانهای زیادی تصمیم گرفتند تا غرفههای خود را روی این سایت راهاندازی کنند؛ چون علیبابا هیچ هزینهای از آنها دریافت نمیکرد. اما با این حال، تائوبائو بسیار پولساز است. درآمد این سایت از طریق فروش فضای تبلیغاتی و کمک به تبلیغ و معرفی آن دسته از بازرگانهایی ایجاد میشود که میخواهند یک سر و گردن از جمعیت فروشندگان معمولی بالاتر بایستند. بازرگانها میتوانند از طریق «فهرستهای پولی» یا «آگهیهای نمایشنما» تبلیغ خود را انجام دهند. طبق الگوی فهرست پولی که همانند «AdWords» گوگل است، تبلیغکنندگان بر سر کلیدواژهها در مزایده شرکت میکنند تا محصولاتشان روی تائوبائو در جایگاه بهتری قرار بگیرد. آنها بر پایه تعداد دفعاتی که مشتریان روی آگهیهایشان کلیک میکنند به علیبابا پول میپردازند. بازرگانها میتوانند از الگوی سنتیتر تبلیغات هم استفاده کرده و بر پایه تعداد دفعاتی که آگهیهایشان روی تائوبائو به نمایش درمیآید پول پرداخت کنند. «ایبی» پیشنهاد خرید تائوبائو را به جک ما داد اما او قبول نکرد.
۲- شرکت تی مال (Tmall)
«تیمال» نیز یک فروشگاه اینترنتی خردهفروشی اما با سبک کاری و محصولاتی متفاوتتر است. برخلاف تائوبائو که برای خریداران و فروشندگان رایگان است، بازرگانان برای محصولاتی که در تیمال میفروشند به علیبابا کمیسیون پرداخت میکنند. مبلغ این کمیسیون بسته به طبقه محصول از ۳ تا ۶ درصد نوسان دارد. امروز تیمال، هفتمین سایت پربیننده چین به شمار میرود. این سایت به زبان چینی به نام «تیان مائو» یا «گربه آسمانی» خوانده میشود. نشانه این سایت، یک گربه سیاه است تا از عروسک بیگانه تائوبائو متمایز باشد. تیمال، روز به روز برای علیبابا مهمتر میشود. زیرا علیبابا در هر سال، نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار از این سایت درآمد کسب میکند. تیمال در پلتفرم خود از سه نوع فروشگاه میزبانی میکند. اول، فروشگاههایی که به طور مستقیم از طرف یک برند اداره میشوند؛ دوم، فروشگاههای مجاز که به دست بازرگانهایی اداره میشوند که از طرف برند، مجوز گرفتهاند و سوم، فروشگاههای تخصصی که کالاهایی بیش از یک برند را عرضه میکنند. مورد سوم، ۹۰ درصد فروشندگان تیمال را به خود اختصاص داده است. حتی آمازون نیز از سال ۲۰۱۵ روی تیمال، مشغول فروش غذا، کفش، اسباببازی و لوازم آشپزخانه وارداتی شده است.
۳- شرکت علی اکسپرس (AliExpress)
یک سرویس خردهفروشی آنلاین است که در سال ۲۰۱۰ راهاندازی شد و تمرکز آن بر ارائه آنلاین محصولات به خریداران بینالمللی است. این سرویس از کسب و کارهای کوچک چینی تشکیل شده و آنها را به خریداران سراسر جهان معرفی میکند. علی اکسپرس بهعنوان پربازدیدترین سایت تجارت الکترونیک در روسیه شناخته شده است. این سایت، مشابه آمازون است و هر چیز که بخواهید در آن پیدا میشود. تفاوت اصلی آن با «Taobao» در این است که خریداران بینالمللی را – که بهطور عمده در آمریکا، روسیه، برزیل یا اسپانیا هستند – هدف قرار میدهد. علیبابا در این بخش هم کاری با ارسال کالا ندارد و تنها به اتصال فروشندهها و خریداران بسنده کرده است. این وبسایت فقط برای مشتریان خارج از چین است. علیبابا به شهروندان چینی اجازه نمیدهد که از این بستر استفاده کنند.
۴- شرکت علی پی (AliPay)
یک کیف پول دیجیتالی و پلتفرم پرداخت آنلاین شخص ثالث است که هزینهای برای تراکنشها ندارد. همچنین سرویسی ارائه میدهد که خریداران میتوانند رضایت یا شکایت خود از خریدشان را به فروشندگان اعلام کنند. این سرویس در سال ۲۰۰۴ توسط شرکت علیبابا راهاندازی شد و بیش از یک میلیارد کاربر در سراسر جهان دارد. Alipay در سال ۲۰۱۳ از محصول مالی جدیدی با نام «Yu’ebao» رونمایی کرد. علاوه بر این، علیبابا در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که قصد دارد سرویس پرداخت مبتنی بر تشخیص چهره را به بازار معرفی کند.
۵- شرکت علی بابا کلود (Alibaba Cloud)
یک سامانه تخصصی برای ارائه خدمات ابری به مشتریان است. شرکت علیبابا در جشن ۱۰ سالگی تأسیس خود یعنی در سال ۲۰۰۹، پلتفرمهای رایانش ابری خود را معرفی کرد. این پلتفرمها شامل دادهکاوی تجارت الکترونیک، پردازش دادههای تجارت الکترونیک و سفارشیسازی دادهها هستند. اپراتورهای تحقیق و توسعه این پلتفرم در «هانگژو»، «پکن»، «هنگکنگ»، «سنگاپور»، «سیلیکونولی» و «دوبی» مستقر هستند. «Alibaba Cloud» یکی از بزرگترین شرکتهای کامپیوتری سطح بالا در چین است.
۶- شرکت جوهوآسوآن (Juhuasuan)
علیبابا علاوه بر تائوبائو و تیمال، سایتی به سبک «گروپآپ» دارد. «جوهوآسوآن»، بزرگترین سایت خرید گروهی متمرکز بر محصول در چین است. این سایت با حجم کلان کالاها بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر ثبتنامی دارد که باعث میشود این سایت را به بزرگترین سایت خرید گروهی آنلاین در جهان تبدیل کند.
۷- شرکت های علی او اس و علی جنی (AliOS & AliGenie)
«AliOS» یک سیستم توزیع لینوکس است که از آن برای ارتباط با دستگاههای هوشمند استفاده میشود. «AliGenie» هم پلتفرم هوشمند و دستیار شخصی علیبابا است که برای اسپیکر «Tmall Genie» طراحی شده است.
۸- شرکت لازادا (Lazada)
یک شرکت تجارت الکترونیک بینالمللی است که توسط «ماکسیمیلیان بیتنر» تاسیس شد و متعلق به گروه علیبابا است.
۹- شرکت داراز (Daraz)
یک شرکت بازاریابی و تدارکات آنلاین است که در بازارهای جنوب و جنوب شرق آسیا فعالیت میکند.
هر چقدر هم دنبال کردن آن دشوار باشد، همیشه باید رویایی که در روز اول دیدید را داشته باشید. این شما را با انگیزه نگه میدارد و نجاتتان میدهد.
جک ما مدیرعامل علی بابا
نگاهی به زندگی شخصی جک ما
جک ما در دوران تحصیل با همسرش «ژانگ یینگ» آشنا شد. آنها پس از فارغالتحصیلی با هم ازدواج کردند و هر دو بهعنوان معلم مشغول به کار شدند. این زوج میلیاردر در حال حاضر صاحب یک پسر و یک دختر هستند.
خداحافظی جک ما با صندلی ریاست در ۵۵ سالگی
جک در سال ۲۰۱۳، از سمت مدیرعاملی شرکت استعفا داد و بهعنوان رئیس هیئت مدیره مشغول به کار شد. در نهایت در سال ۲۰۱۹ بازنشستگی خود را از علیبابا اعلام و با همکارانش خداحافظی کرد. جک در این باره میگوید «تنها چیزی که میتوانم وعده آن را بدهم این است که علیبابا هیچ وقت به جک ما خلاصه نمیشود. اما جک ما همیشه به علیبابا تعلق دارد.» او اعلام کرده که میخواهد برای ادامه زندگیاش به سراغ فعالیتهای خیریه و تمرین بیشتر تای چی برود. با وجود بازنشستگی از علیبابا، جک ما همچنان از شرکای مادامالعمر این شرکت «Alibaba Partnership» به شمار میرود.
یک درس بزرگ از پادشاه علیبابا جک ما
جک ما نشان داد که هر کدام از ما اگر بخواهیم میتوانیم شکست را شکست دهیم. این درس را میتوان با اطمینان از جک قبول کرد. چون او از جایی زیر صفر، با جیبهایی خالی و در مکانی که کسی حرفهایش را قبول نداشت شروع کرد و حالا کسی در دنیا وجود ندارد که با شنیدن نام علیبابا به یاد آن مرد چینی پر دل و جرات نیفتد. او تلاش کرد، بارها و بارها زمین خورد اما هر بار راهی برای بلند شدن پیدا کرد. به قول خودش، اگر هیچ وقت تلاش نکردهاید، از کجا میدانید که آیا هیچ شانسی وجود دارد یا نه؟!
خلاصهای درباره زندگینامه جک ما
- جک ما در سال ۱۹۶۴ و در میان خانوادهای علاقهمند به هنر به دنیا آمد.
- علاقه او به زبان انگلیسی به دوران سفر نیکسون به هانگژو باز میگردد.
- او اولین شرکتش را با نام دفتر «هانگژو هایبو» راهاندازی کرد.
- دومین شرکت جک با نام «Online yellow pages» باعث شد تا او به شکلی واقعیتر وارد دنیای کارآفرینی شود.
- علیبابا، سومین شرکت جک بود که با سرمایه ۱۸ نفر، راهاندازی شد.
- درآمد علیبابا از طریق قرار دادن آگهیها، دریافت حق کمیسیون، فروش حق عضویت ویژه و سرویس پرداخت ابری به دست میآید.
- اکنون علیبابا هلدینگی شامل ۹ شرکت و وبسایت است.
- جک در سال ۲۰۱۹ به طور کامل، خود را از علیبابا بازنشسته کرد.
نظر شما چیست؟
تلاشهای جک ما را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا در خودتان این جسارت و شجاعت را میبینید که مثل جک، در مقابل شکستهای پیدرپی مقاومت کنید و از آن شکستها مسیری به سمت یک موفقیت بیمانند بسازید؟
The post زندگی نامه جک ما خالق امپراطوری علی بابا appeared first on خانه سرمایه.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
شما باید وارد شوید تا نظر بنویسید.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0