راهکارهای لایه دوم اتریوم؛ دیدگاه یک منتقد
راهکارهای لایه دوم اتریوم؛ دیدگاه یک منتقدچندسالی است که متخصصان و فعالان حوزه بلاک چین از راهکارهای لایه دوم بهعنوان راهحل مشکلات بلاک چینهای مختلف صحبت میکنند. هدف از اجرای راهکارهای لایه دوم، حل مسئله مقیاسپذیری، سرعت و همچنین مصرف بالای انرژی در این بلاک چینهاست؛ اما آیا این راهکارها میتوانند موجب بهبود شرایط بلاک چینهایی مانند اتریوم شوند یا حقیقت چیز دیگری است؟ با آنکه موضوع راهکارهای لایه دوم طرفداران فراوانی دارد، اما در سوی دیگر منتقدانی هم هستند که این ادعا را زیر سؤال میبرند و معتقدند که راهکارهای لایه دوم قادر نیستند چارهساز مشکلاتی باشد که شبکههایی مانند اتریوم با آن دستبهگریبان هستند. اما راهکارهای لایه دوم به چه مواردی اشاره دارند؟
بهطور کلی مجموعهای از راهحلهای ارائهشده در خارج از بلاک چین که با هدف افزایش سرعت، کارایی و مقیاسپذیری شبکه طراحی شدهاند، راهکار لایه دوم نامیده میشوند. شبکههای مختلفی مانند اتریوم نیاز به راهکارهای لایه دوم دارند و تا به امروز راهکارهای متعددی مانند پلاسما (Plasma)، زنجیرههای جانبی یا سایدچینها (Sidechains)، کاناله..
راهکارهای لایه دوم اتریوم؛ دیدگاه یک منتقد
چندسالی است که متخصصان و فعالان حوزه بلاک چین از راهکارهای لایه دوم بهعنوان راهحل مشکلات بلاک چینهای مختلف صحبت میکنند. هدف از اجرای راهکارهای لایه دوم، حل مسئله مقیاسپذیری، سرعت و همچنین مصرف بالای انرژی در این بلاک چینهاست؛ اما آیا این راهکارها میتوانند موجب بهبود شرایط بلاک چینهایی مانند اتریوم شوند یا حقیقت چیز دیگری است؟ با آنکه موضوع راهکارهای لایه دوم طرفداران فراوانی دارد، اما در سوی دیگر منتقدانی هم هستند که این ادعا را زیر سؤال میبرند و معتقدند که راهکارهای لایه دوم قادر نیستند چارهساز مشکلاتی باشد که شبکههایی مانند اتریوم با آن دستبهگریبان هستند. اما راهکارهای لایه دوم به چه مواردی اشاره دارند؟
بهطور کلی مجموعهای از راهحلهای ارائهشده در خارج از بلاک چین که با هدف افزایش سرعت، کارایی و مقیاسپذیری شبکه طراحی شدهاند، راهکار لایه دوم نامیده میشوند. شبکههای مختلفی مانند اتریوم نیاز به راهکارهای لایه دوم دارند و تا به امروز راهکارهای متعددی مانند پلاسما (Plasma)، زنجیرههای جانبی یا سایدچینها (Sidechains)، کانالهای وضعیت (State Channel) و رولآپها (Rollups) برای آن ارائه شده است. باید توجه داشت که با راهاندازی راهکارهای لایه دوم، حجم زیادی از بار شبکه از لایه اول، یعنی شبکه اصلی به خارج از آن منتقل میشود و همین موضوع موجب حل یا تعدیل برخی از مشکلات بلاک چین میشود.
مقالات متعددی در تأیید مباحث راهکار لایه دوم خواندهایم؛ اما این بار در یادداشتی از کاربری با نام Oxjim در وبسایت مدیوم، رویکردی انتقادی را درباره راهکارهای لایه دوم شبکه اتریوم مورد بحث و بررسی قرار میدهیم و بهدنبال پاسخ این پرسش خواهیم بود که «آیا راهکارهای لایه دوم میتوانند اتریوم را بهبود ببخشند؟».
آیا راهکارهای لایه دوم راهحل اتریوم هستند؟
راهکارهای لایه دوم برای حل مشکل هزینه بسیار بالای گس (Gas) شبکه اتریوم پیشنهاد شدهاند و انتظار میرود که مشکل تراکم شبکه را برای همیشه حل کنند. از آنجا که هزینه گس اتریوم بهدلیل همین تراکم بیش از اندازه بهشدت بالا رفته است، بسیاری ادعا کردهاند که راهکارهای لایه دوم میتوانند راهحل این مشکل باشند؛ عصای سحرآمیزی که مشکل آزاردهنده گس اتریوم را برای همیشه حل میکند.
بیشتر بخوانید: گس (Gas) در اتریوم چیست؟
صادقانه بگویم، من هم تا همین چند هفته پیش فکر میکردم وقتی راهکارهای لایه دوم در تراکنشهای اتریوم به کار گرفته شوند، اتریوم برای همیشه از شر مشکلاتش خلاصشده و به یک پلتفرم بینقص تبدیل خواهد شد.
اما وقتی بیشتر درباره راهکارهای لایه دوم مطالعه کردم و با چند نفر در توییتر و دیسکورد (Discord) صحبت کردم، کمکم متوجه شدم اگرچه اتریوم نیاز شدیدی به این راهکارها دارد، اما آنها بهنوبه خود دارای ابهامات و مشکلات بالقوهای هستند؛ مسائلی که میتوانند مانع دستیابی این شبکه به چشماندازش که همان تبدیلشدن به یک اَبَرکامپیوتر جهانی است شوند.
بهطور کلی راهکارهای لایه دوم در مسیر درستی گام برداشتهاند و با آنکه پروسه نهاییشدن اتریوم ۲.۰ نیز در برنامه قرار دارد، اما همچنان به این راهکارها نیاز داریم. توان خروجی و سرعتی که این راهکارها ارائه میکنند حتی در لایه اول اتریوم ۲.۰ نیز قابلانجام نخواهند بود.
اما مشکل اینجاست که این راهکارها کامل و بیعیب نیستند. شاید به همین دلیل است که چندین راهکار مانند پلاسما، زنجیرههای جانبی و کانالهای پرداخت برای مقیاسپذیری اتریوم وجود دارد.
در اینجا برخی از مشکلات بالقوه و سؤالات بیپاسخی که درمورد راهکارهای مقیاسپذیری لایه ۲ با آنها مواجه شدم را با شما در میان میگذارم.
تعامل محدود با یکدیگر
به باور من، قدرت و نیروی حقیقی امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، در قابلیت همکاری یا تعامل نهفته است؛ موضوعی که از فناوری متنباز آن سرچشمه میگیرد. شخصاً فکر میکنم که ویژگی تعامل، قدرتمندترین بخشِ دیفای است. بله؛ امور مالی بدون مانع یا آزاد موضوعی فوقالعاده است؛ چراکه امکان دسترسی عادلانه و کمنظیری را به کاربران ارائه میدهد. این دقیقاً همان چیزی است که حدود ۲ میلیارد نفر در جهان از آن بیبهرهاند.
بیشتر بخوانید: دیفای (DeFi) یا امور مالی غیرمتمرکز چیست؟
این موضوع که از زمان پیدایش وب ۲.۰ تاکنون، افراد توانستهاند کنترل امور مالی، دادهها و داراییهایشان را از واسطههایی مانند بانکها گرفته و خود اختیار آنها را بهدست گیرند اقدامی ارزشمند و فوقالعاده است.
اما به نظر من افزودهشدن یک لایه دیگر با محوریت تعامل میتواند راهکار برنده باشد. با این کار محصولات کاملاً جدید و بیسابقهای ایجاد خواهند شد که دیدگاه ما به امور مالی را بهکلی دگرکون میکنند.
در ناخودآگاهم، من دیفای را مانند اینترنت در دهه ۹۰، بهعنوان یک شبکه بیپایان از نوآوریها میبینم؛ شبکهای که توانست شرکت هایی را ایجاد کند که هیچگاه فکرش را نمی کردیم چنین چیزی ممکن باشد.
با اجراییشدن راهکارهای لایه دوم این احتمال وجود دارد که، قابلیت تعامل، محدودشده یا بهکلی از میان برود؛ چراکه در حال حاضر هیچکدام از راهکارهای لایه دوم با یکدیگر تعامل ندارند.
به عبارت دیگر، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (DApp) در لایه دوم نمیتوانند بهراحتی با اپلیکیشنهای دیگر در این لایه ارتباط داشته باشند. همین مسئله موجب شکستهشدن قدرت تعامل در این حوزه میشود.
در لایه اول، یک تراکنش میتواند برای ساخت یک محصول مالی کاملاً جدید با چند پروتکل دیفای دیگر تعامل داشته باشد؛ اما در لایه دوم، آن تراکنش تنها میتواند با پروتکلهای دیفایی تعامل کند که در زنجیره یا بلاک چین خود قرار داشته باشند.
مثلاً آوی (Aave) در بلاک چین پالیگان (Polygon) و یونیسواپ در آپتیمیزم (Optimism) قرار دارند؛ بنابراین نمیتوان تراکنشی ایجاد کرد که هر دو قرارداد هوشمند، یعنی هم آوی و هم یونی سواپ را فرابخواند. در نتیجه این پراکندگی، قابلیت تعامل کمشده و از قدرت جادوی دیفای نیز تا میزان زیادی کاسته میشود.
البته این مشکل را میتوان با استفاده از لایه تعاملی مانند پالیگان که بهدنبال اتصال همه راهکارهای لایه دوم در یک چهارچوب استاندارد است، حلوفصل کرد؛ هرچند که راهی طولانی تا ساخت همه این راهکارها بر اساس پلتفرم و استانداردهای پالیگان در پیش است.
نقدینگی
یکی از دلایل چندپارگی اپلیکیشنهای غیرمتمرکز در لایه دوم شبکههای گوناگون این است که نقدینگی آنها نیز چندتکه شده است. نقدینگی در همه بازارهای مالی اهمیت دارد؛ چون بازار سالمی به وجود میآورد که در آن خریداران و فروشندگان در بازاری آزاد یکدیگر را ملاقات کرده و با سازش بر سر قیمتهای پیشنهادی و بدون آنکه نوسان شدیدی ایجاد کنند، کالای خود را با دیگری مبادله میکنند.
در حال حاضر، بیشتر نقدینگیها در بلاک چین اتریوم قرار دارد و بازارهای سالم و نقدشونده برای تمامی محصولات مالی و توکنها در این پلتفرم ایجاد شده است؛ اما با کوچکردن به سمت راهکارهای لایه دوم، شاهد خواهیم بود که نقدینگی فعلی بهجای اینکه در اتریوم متمرکز شود، بین لایه اول و سایر راهکارهای مختلف مقیاسپذیری، تقسیم خواهد شد.
حساسیت درباره انتقال به اتریوم ۲.۰
در نهایت، از آنجا که در حال نزدیکشدن به مراحل انتهایی ساخت دنیایی چندزنجیرهای و مبتنی بر راهکارهای لایه دوم بر فراز شبکه اتریوم هستیم، اختلافات جدی نیز میان هریک از لایههای دوم بهمنظور تعامل بیشتر با دیفای پدیدار میشود.
قطعاً شاهد پُلهای متعددی میان راهکارهای لایه دوم خواهیم بود. البته انتظار میرود که به دلیل شرایط موجود زمان زیادی را صرف جابهجایی سرمایه خود میان این راهکارها کنیم. بر همین اساس باید انتظار یک یا چند حساب برای هرکدام از زنجیرههای لایه دوم را داشته باشیم. از طرف دیگر، پیگیری وجوه در میان این پروژهها از نظر تجربه کاربری نیز بهنوبه خود دردسرساز خواهند بود.
فرض کنید در پالیگان توکن AAVE داریم و میخواهیم با استفاده از پلتفرم یونیسواپ در آپتیمیزم، آن را با توکن UNI معاوضه یا سواپ (Swap) کنیم.
در مرحله اول باید توکن AAVE خود را از پالیگان برداشت کنیم و به اتریوم بازگردانیم و مجدداً آن را از اتریوم لایه یک به آپتیمیزم منتقل کنیم. فرایند برداشت نیز طولانیمدت خواهد بود؛ چراکه برداشت از پالیگان حدود ۱۵ دقیقه طول میکشد و آپتیمیزم هم بهدلیل استفاده از رولآپ آپتیمیستیک، زمان انتقال یک تا دو هفتهای خواهد داشت.
جمعبندی
من معتقدم جامعه اتریوم یک مجموعهٔ قوی است که میتواند بر این مشکلات پیروز شود. موضوعات و موارد مطرحشده هم قابلحل هستند و احتمالاً پس از مدت کوتاهی از عرضهٔ تمامی راهکارهای مقیاسپذیری لایه دوم، در نهایت اکثر مشکلات بهکلی رفع خواهند شد. زمانی که راهکارهای قدرتمند، کاربردی و مبتنی بر نیاز کاربران سرانجام روی کار بیایند، شاهد یکپارچگی در لایه دوم خواهیم بود.
امیدوارم در نهایت یک پروتکل قدرتمندِ تعاملپذیر میان این راهکارها بهوجود بیاید تا ویژگی تعامل و نقدینگی حفظ شود. تفاوتی ندارد این موضوع با چه روشی محقق شود؛ بهوسیله چهارچوب پالیگان یا پلهای میانِ لایههای دوم.
آنتونی ساسانو (Anthony Sassano) از خالقین EthHub به نحوه شایستهای شرایط موجود را توصیف میکند. او میگوید:
شما می توانید آنچه را که در حال حاضر در اکوسیستم لایه ۲ روی میدهد، بهعنوان مرحله پذیرش و نوآوری تلقی کنید؛ مرحلهای که بسیاری از راهحلهای مختلف بهطور همزمان در حال آزمونوخطا هستند. بهطور یقین همهٔ آنها در بلندمدت موفق نخواهند بود. بعید میدانم تنها یک راهحل وجود داشته باشد که بتواند در جدال مقیاسپذیری پیروز شود. همان طور که اشاره کردم، هر راهکار مقیاسپذیر ویژگیها، مفروضات، کلیات و نقاط ضعف و قوت خود را دارد. برخی از آنها برای فرایند پرداختها مناسب هستند، تعدادی قابلیت سازگاری با ماشین مجازی اتریوم (EVM) را دارند و تعدادی نیز مقیاسپذیری بیشتری را در ازای تمرکززدایی ارائه میکنند.
راهکارهای لایه دوم اتریوم؛ دیدگاه یک منتقد
در این باره بیشتر بخوانید
- چگونه تکنولوژی بلاک چین میتواند از ویزا کارت تعداد تراکنش بیشتری انجام دهد؟
- اختصاص میلیونها دلار برای تحقیق روی مسئله مقیاس پذیری اتریوم
- مقیاس پذیری و تمرکز زدایی، دو پادشاهی که در یک اقلیم نمیگنجند
- بنیانگذار اتریوم: مقیاس پذیری شبکه در کمتر از دو سال ۱۰۰۰ برابر میشود
- ویتالیک بوترین: اتریوم بهزودی «۱۰۰ برابر» مقیاسپذیرتر میشود
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
شما باید وارد شوید تا نظر بنویسید.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0